کشف المراد (تعلیقات سبحانی)«کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد» (قسم الالهیات) با مقدمه و تعلیقه آیتالله سبحانی در سال ۱۴۱۶ قمری در موضوع کلام میباشد. ۱ - معرفی اجمالیتجرید الاعتقاد نوشته مرحوم خواجه نصیر الدین طوسی که مرحوم آقا بزرگ طهرانی در الذریعه آنرا تجرید الکلام فی تحریر عقائد الاسلام نامیده است. از وزین ترین، دقیقترین و محکمترین متون کلامی است که منطبق بر عقائد امامیه میباشد. این کتاب در پارهای از موارد دارای مطالبی پیچیده میباشد که صاحب تعلیقه یعنی آیتالله سبحانی درصدد حل آن معضلات برآمدهاند. ۲ - ساختار و گزارش محتواتعلیقات آیتالله سبحانی از فصل سوم کتاب کشف المراد که شرح علامه حلی رحمةاللهعلیه میباشد بر کتاب تجرید شروع شده است. این فصل در اثبات صانع و صفات و آثارش میباشد. طریق ذکر تعلیقات به این صورت است که متن کتاب را آورده و در پاورقی به شرح بخشهای لازم به تشریح پرداخته است. ۲.۱ - مباحث فصل اولدر اولین مبحث کتاب که بحث از واجب الوجود است آیت اله سبحانی در پاورقی میفرماید: بحث از صانع موضوع علم کلام است و بحث از صفات واجب از مسائل این علم میباشد. مرحوم علامه حلی برای اثبات صانع استدلالی را به استناد به آیه «ا و لم یکف بربک انه علی کل شی ء شهید» ذکر میکند و میگوید این برهان لمی است برای اثبات خداوند . صاحب تعلیقه در پاورقی توضیح میدهد که برهان لمی استدلال از علت به معلول است و انی برعکس آن. ولی این استدلال موجود در کتاب از نسخ هیچکدام نیست زیرا موضوع در این استدلال وجود مطلق است و هیچ تقییدی به وجوب یا امکان نشده است. ایشان در ادامه میفرماید این استدلال ماتن نوعی از برهان صدیقین است زیرا برهان صدیقین به عبارات و اشکال مختلفی بیان شده است که یکی از اشکالش این استدلال است. ۲.۲ - مباحث فصل دومدر فصل دوم که بحث از صفات خداوند است اولین صفتی که مرحوم خواجه نصیر الدین طوسی در اینجا بدان پرداخته است قادر بودن خداوند است که آیتالله سبحانی در مورد قدرت توضیحاتی مفصل دارد که میفرماید: منظور از قدرت این است که خداوند فاعل مختار است نه فاعل موجب مثل آتش که موجب حرارت است. ایشان میفرماید ماتن توضیحی دراین باره نداده است ولی اختلافی که در تفسیر قدرت بین متکلمین و فلاسفه وجود دارد باعث بوجود آمدن شبهاتی شده است که برای روشن شدن آن ابتدائا باید به ادله طرفین بپردازیم سپس در سدد رد شبهات بربیائیم. در صفت حی نیز آیتالله سبحانی تعلیقهای دارد که بعضی از صفات از صفات دیگر خداوند متولد میشوند. صفت حی نیز عبارتست از دراک فعال که مدرک همان عالم است فعال نیز همان قادر است وقتی که ثابت شد خداوند عالم و قادر است لاجرم ثابت میشود که حی است بدون اینکه نیازی به برهان باشد. ۲.۳ - مباحث فصل سومفصل سوم کتاب که اختصاص به افعال خداوند دارد دارای چند مسئله است که اولین آنها عبارتست از اثبات عقلی بودن حسن و قبح . آیتالله سبحانی در پاورقی دارد که این مسئله از مسائل مهم در علم کلام است و مسائل کلامی زیادی مبتنی بر این مسئله هستند که عبارتند از: ۱- لزوم عقلی بر معرفت خداوند ۲- وجوب تنزیه افعال خداوند از عبث بودن ۳- لزوم تکلیف بندگان ۴- لزوم بعثت انبیاء ۵- لزوم نظر در برهان مدعی نبوت ۶- علم به صدق مدعی نبوت ۷- خاتمیت و استمرار احکام شرعی ۸- ثبات و دوام اصول اخلاقی ۹- لزوم حکمت در مصائب و بلایا ۱۰- عدل الهی . ۲.۳.۱ - اثبات عدل الهیایشان اثبات موارد فوق را فرع بر اثبات عقلی بودن حسن و قبح میدانند و میفرمایند چهار مسئله دیگر با اثبات عدل الهی ثابت میشود که عبارتند از: ۱- قبح عقاب بلا بیان ۲- قبح تکلیف بما لا یطاق ۳- عدم سلب اختیار با قضا و قدر ۴- اختیار انسان مکلف. ایشان پارهای از مسائل اصولی در ابواب ملازمات مثل ملازمه بین مقدمه و ذی المقدمه را نیز مبتنی بر این اصل عقلائی میداند. ۲.۳.۲ - بحث قضا وقدرحضرت آیتالله سبحانی در بحث قضا و قدر نیز به یک نکته لغوی جالبی اشاره میکند که در معنای قضا تعابیر مختلفی گفته شده است ولی حق این است که قضا یک معنا بیشتر ندارد و آن فعل صادره از اتقان است و بقیه معانی صورتهای مختلفی از همین یک معنا هستند ناگفته نماند این نظریه مشهوری از ایشان است که در مورد کلماتی که معانی گوناگون دارند با استناد به چند کتاب مثل مقاییس اللغة همه معانی مختلف را به یک معنا برمی گردانند. صاحب تعلیقه در فصل اصلحیت خداوند مینویسد: منظور از اصلح یعنی خداوند با بندگانش غیر از اصلح برای آنها انجام نمیدهد در مورد این کلام استشهاد به قول شیخ مفید میکند که میفرمایدان الله تعالی لا یفعل بعباده ما داموا مکلفین الا اصلح الاشیاء لهم فی دینهم و دنیاهم و انه لا یدخرهم صلاحا و لا نفعا و ان من اغناه فقد فعل به الا صلح فی التدبیر و کذلک من افقره و من اصحه و من امرضه فالقول فیه کذلک. ۲.۴ - مباحث فصل چهارممقصد چهارم کتاب در بحث نبوت است ماتن اولین مسئلهای که مطرح میکند حسن بعثت است که آیتالله سبحانی اینجا تعلیقهای دارد میفرماید قبلا گفتیم که حسن به چهار صورت واجب ،مستحب ،مباح و مکروه میباشد و این بدان معناست که حسن ملازم وجوب نیست در حالیکه خواجه نصیر الدین اینجا از حسن بعثت و وجوب آنرا نتیجه میگیرد. در بحث از عصمت انبیا نیز میفرماید جا داشت قبل از حکم به اتصاف انبیا به عصمت تعریف و ماهیت عصمت را بیان میکرد یک پاورقی دیگر هم طریق معرفت به صدق ادعای نبوت دارد میفرماید در معجزه سه قید ذکر کردهاند که عبارتند از: ۱- یا باید نبوت کار غیر عادی باشد یا نفی کار عادی ۲- خارق عادت باشد ۳- مطابق دعوایش باشد میفرماید ظاهر سه قید اول ما را از قید دوم بی نیاز میگرداند زیرا ثبوت کار غیر عادی ملازم است با خرق عادت. همینطور نفی کار عادی. آیتالله سبحانی در بحث امامت که سخن از وجوب نصب امام بر خداوند و وجوب عصمت امام و فضیلتش از غیر و همینطور فضیلت حضرت علی علیهالسّلام از غیر خودش به میان آمده است. تقریبا هیچ تعلیقهای بر کلام ماتن و شارح نفیا و اثباتا ندارد. ۲.۵ - مباحث فصل ششمدر مقصد ششم که متعلق به معادات اولین مسئلهای که خواجه مطرح کرده است امکان خلق عالم آخرت است ایشان میفرمایند ایجاب معاد متوقف بر این مسئله است. اما آیتالله سبحانی در پاورقی دارد که خیر اثبات معاد متوقف بر امکان عالم آخرت نیست بلکه متوقف بر اثبات مکان برای حشر و نشر و بهشت و جهنم است. ایشان میفرمایند ظاهر قرآن نیز این است که عالم آخرت بعد از برچیده شدن این عالم ایجاد خواهد شد. آیه ۱۴ سوره انبیا دال بر این معناست که میفرماید: یوم نطوی السماء کطی السجل للکتب کما بدانا اول خلق نعیده وعدا علینا انا کنا فاعلین. ۲.۵.۱ - بحث جواز عفوحضرت آیتالله سبحانی در بحث از جواز عفو نیز به نکته جالب توجهی اشاره کرده میفرمایند: عفو یعنی محو گناه و مغفرت یعنی ستر گناه که گاهی در معنای واحدی استعمال میشوند. ایشان در وجوب غفران معصیت به هنگام توبه نیز تعلیقهای دارد که میفرماید: در وجوب قبول توبه اختلاف است معتزله به عقلی بود وجوب توبه قائلند اما امامیه به سمعی بودن آن ایشان به کلامی از شیخ مفید استناد میکند که فرموده است: اتفقت الامامیة علی ان قبول التوبه بفضل من الله عزّوجلّ و لیس بواجب فی العقول، اسقاطها لما سلف من استحقاق العقاب، لو لا ان السمع ورد باسقاطها لجاز فی العقول بقاء التائبین علی شرط الاستحقاق و رافقهم علی ذلک اصحاب الحدیث و اجمعت المعتزله علی خلافهم و زعموا ان التوبه مسقطة لما سلف من العقاب علی الوجوب. ۲.۵.۲ - بحث سقوط عقاب با توبههمچنین در بحث از سقوط عقاب با توبه میفرمایند: دو نوع برداشت در این جا هست عدهای قائلند که توبه بنفسه اگر جامع شرائط باشد باعث سقوط عقاب میشود اما عدهای میگویند توبه باعث کثرت ثواب میشود که این کثرت ثواب باعث سقوط عقاب میگردد که مصنف به وجه اول قائل شدهاند. ۳ - معرفی نسخهکتاب حاضر در یک جلد و در قطع وزیری در سال ۱۳۸۳ توسط موسسه امام صادق علیهالسّلام در قم منتشر شده است. شابک کتاب ۳۰۲۷۱۳۸۲ ت ۵۶/ ۲۱۰ میباشد. در آخر کتاب فقط یک فهرست برای موضوعات کتاب آمده است. ۴ - پانویس
۵ - منبعنرم افزار خواجه نصیرالدین طوسی،مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی. ردههای این صفحه : آثار آیه الله جعفر سبحانی
|